تا حالا به یه بچه ی ۷ ساله دقت کردین و فک می کنین که هیچی نمی فهمه مطلبه زیرو بخونید بعد متحول شید
کارشناسان دانشگاه «دوک» واقع در کارولیناى شمالى، از توانایى ویژه کودکان در درک ریاضیات در سن بسیار پایین خبر دادند بر اساس گزارش منتشر شده در شماره اخیر نشریه «اقدامات آکادمى ملى علوم» آمریکا، این دانشمندان تأکید کردند : کودکان قادرند فراگیرى هاى اولیه ریاضیات را بسیار زودتر از راه رفتن یا سخن گفتن آغاز کنند بر پایه این گزارش، کودکان تا سن ۷ ماهگى از نوعى حس انتزاعى نسبت به اعداد برخوردار مى شوند که براساس آن توانایى مقایسه شمار اصوات شنیده شده یا شمار صورت هایى که مى بینند را به دست مى آورند کارشناسان بر این باورند که نتایج به دست آمده از تحقیقات پژوهشگران دانشگاه «دوک» مى تواند در توسعه روش هاى نوین و کارآمدى براى آموزش مهارت هاى پایه ریاضیات به کودکان بسیار جوان، مفید و مؤثر باشد یافته هاى اخیر تأییدى بر این ادعا است که اطفال داراى طیف وسیعى از توانایى های ذهنى و همچنین بسیار باهوش ترازآن چیزى هستند که به طور معمول مى اندیشیم .
قضیه فیثاغورس :
درباره ی زندگی فیثاغورس ، آگاهی زیادی نداریم .به ظاهر در سال های 500 – 580 پیش از میلاد می زیسته است . به ظا هر در جزیره ی « سامومس » به دنیا آمد . در جوانی برای کسب علم از کاهنان مدت 20 سال را در ایران و بابل و مصر گذراند . در این جاها نزد مغان ایرانی، کاهنان بابلی و مصری اختر شناسی و دانش های دیگر را آموخت . به طوری که شهرت دارد که فیثاغورس دانش مغان را آموخته بوداز جمله او معتقد به حرکت زمین بود . خورشید را در مرکز عالم می دانست و این همان آموزش مغان ایرانی بود . او سپس به زادگاه خود بازگشت و در جنوب ایتالیا در سیسیل اقامت کرد و مکتب فیثاعورث را بنیان گذاشت . که خدمت های زیادی به دانش های ریاضیا و اختر شناسی کرد . با وجود این فیثاغورس کمیت های مادی را از واقعیت وجودی آنها جدا کرد . به این ترتیب از دنیای واقعی جدا شد . مکتبی با نظریه ی ایده آلیستی بنیان بنیان گذاشت . مکتب فیثاغورس از دیدگاه سیاسی اشرافیت برده داری زمان خود را تـأیید می کرد و سیاستی ارتجاعی داشت .
فیثاغورس درباره ی شکل های هندسی و و یژگی های آن ها خیلی کار کرد . به جز قضیه ای که به نام او مشهور کرد ، کشف های دیگری دارد که از این جمله این ها هستند :
1 ) قضیه ی مربوط به مجموع زاویه های درونی مثلث
2 ) حل مسئله ی مربوط به بخش کردن صفحه به چند ضلعی های منظم ( مثلث متساوی الاضلاع ، مربع ، و شش ضلعی منتظم )
3 ) حل هندسی معادله درجه دوم
4 ) قاعده ی حل این مسئله : « با در دست داشتن دو شکل ، شکلی بسازید که با یکی برابر و با یکی مشابه باشد. »
افتخار بزرگ فیثاغورس را در کشف رابطه ای می دانند که بین طول ضلع های مثلث قائم الزاویه وجود دارد . و در هر گام هندسه از آن استفاده می کنند . حالت های خاص این قضیه را پیش ار فیثاغورس و در سرزمین های دیگر هم می دانستند . از جمله مصری ها در ساختمان های خود و برای رسم دو خط راست عمود بر هم از مثلثی به ضلع هایی به طول 3 و 4 و 5 استفاده می کردند . مصری ها می دانستند که مثلث با ضلع هایی به طول 3 و 4 و 5 یک مثلث قائم الزاویه است . و رابطه ی :
52 = 42 + 32
بین طول ضلع های آن بر قرار است . به جز آن عیلامی ها و بابلی ها به ظاهر از این رابطه بین ضلع های مثلث قائم الزاویه اطلاع داشتند در نوشته های میخی آن ها گونه هایی از مثلث قائم الزاویه با تعیین طول ضلع آن ها وجود دارد . هندی ها هم از حالت های خاص قضیه فیثاغورس استفاده می کدند و در ضمن این قضیه را روی شکل نشان می دادند . اثبات خود فیثاغورس به ما نرسیده است . ریاضیدان و تاریخ ریاضی نویس آلمانی « م. کانتور » ( 1829 – 1920 ) معتقد است که فیثاغورس را روی مثلث قائم الزاویه ی متساوی الساقین اثبات کرده است . شبیه هندی ها با شکل آن را توضیح داده است .
امروزه بیش از 100 اثبات برای قضیه ی فیثاغورس وجود دارد و چه بسا یکی از این راه ها را خود فیثاغورس رفته باشد .
هدف
?ریاضیات علم نظم است و موضوع آن یافتن، توصیف و درک نظمی است که در وضعیتهای ظاهرا پیچیده نهفته است و ابزارهای اصولی این علم ، مفاهیمی هستند که ما را قادر میسازند تا این نظم را توصیف کنیم? .
دکتر دیبایی استاد ریاضی دانشگاه تربیت معلم تهران نیز در معرفی این علم میگوید: ?علم ریاضی، قانونمند کردن تجربیات طبیعی است که در گیاهان و بقیه مخلوقات مشاهده میکنیم . علوم ریاضیات این تجربیات را دستهبندی و قانونمند کرده و همچنین توسعه میدهند.?
دکتر ریاضی استاد ریاضی و رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز در معرفی این علم میگوید: ?ریاضیات علم مدلدهی به سایر علوم است. یعنی زبان مشترک نظریات علمی سایر علوم ، علم ریاضی میباشد و امروزه اگر علمی را نتوان به زبان ریاضی بیان کرد، علم نمیباشد.?
اهداف گرایشهای مختلف این رشته عبارتند از:
1- ریاضی کاربردی: هدف از این شاخه تربیت کارشناسی است که با اندوخته کافی از دانش ریاضی، توانایی تحلیل کمی از مسائل صنعتی، اقتصادی و برنامهریزی را کسب نموده، توان ادامه تحصیل در سطوح بالاتر را داشته باشد.
2- ریاضی محض: هدف از این شاخه ریاضی، تربیت متخصصان جامع در علوم ریاضی است که آمادگی لازم برای ادامه تحصیل در جهت اشتغال به پژوهش و نیز انتقال علم ریاضی در سطوح دانشگاهی را داشته باشند. آشنایی با تجزیه و تحلیل مسائل در قالب ریاضی و مدلسازی ریاضی نیز از اهداف دیگر شاخه ریاضی محض است.
3- ریاضی دبیری: هدف از شاخه دبیری تربیت دبیران و کارشناسان متخصص آموزش ریاضی است که پاسخگوی نیازهای آموزش و پرورش کشور در سطوح پیشدانشگاهی باشند.
ماهیت :
? ریاضیات بر خلاف تصور بعضی از افراد یکسری فرمول و قواعد نیست که همیشه و در همهجا بتوان از آن استفاده کرد بلکه ریاضیات درست فهمیدن صورت مساله و درست فکر کردن برای رسیدن به جواب است و برای به دست آوردن این توانایی ، دانشجو باید صبر و پشتکار لازم را داشته باشد تا بتواند حتی به مدت چندین ساعت در مورد یک مساله ریاضی فکر کرده و در نهایت با ابتکار و خلاقیت آن را حل کند?
فارغالتحصیلان این رشته میتوانند پس از پایان تحصیلات، در ادارات دولتی برای مسوولیتهایی که به نوعی با تجزیه و تحلیل مسائل سروکار دارند، در بخش خصوصی در اموری همانند طراحی سیستمها در امر بهینهسازی و بهرهوری ، در بخش صنعت برای اموری همانند مدلسازیهای ریاضی و در آموزش و پرورش و ... ، مسوولیتهای متفاوتی را به عهده گیرند.
گرایشهای مقطع لیسانس:
?رئیس اتحادیه بینالمللی ریاضیدانان جهان در یازدهمین اجلاس آکادمی جهان سوم که اخیرا در تهران برگزار شد، عنوان کرد که بهتر است بگوییم ریاضیات و کاربردهای آن، نه اینکه ریاضیات را به محض و کاربردی تفکیک کنیم چرا که به اعتقاد ریاضیدانها هیچ مقوله ریاضی نیست که روزی کاربردی برای آن پیدا نشود.?
?ریاضیات محض بیشتر به قضایا و استدلالها ، منطق موجود در آنها و چگونگی اثباتشان میپردازد اما در ریاضیات کاربردی چگونه استفاده کردن و به کارگرفتن قضایا، آموزش داده میشود، به عبارت دیگر در این شاخه، کاربرد ریاضیات در مسائل موجود در جامعه بیان میگردد?
?وقتی صحبت از ریاضی محض میشود نباید تصور کرد که تنها باید در گوشهای نشست و به حل مسائل ریاضی پرداخت بلکه این علم ، بخصوص در مدارج بالا، ارتباط نزدیکی با طبیعت دارد به عبارت دیگر ایدههای ریاضی از ذهن پژوهشگران نمیروید بلکه ریاضیدانها غالبا الهام خود را از طبیعت میگیرند و به قول ?ژان باپتیت فوریه? ریاضیدان مشهور قرن نوزدهم فرانسه ?تعمق در طبیعت، پربارترین منابع اکتشافات ریاضی است.?
عموما ریاضیات کاربردی به شاخهای از ریاضی گفته میشود که کاربرد علمی مشخصی داشته باشد برای مثال در اقتصاد، کامپیوتر،فیزیک و یا آمار و احتمال کاربرد داشته باشد و ریاضی محض نیز به شاخهای گفته میشود که به نظریهپردازی ریاضی میپردازد اما باید توجه داشت که امروزه این دو گرایش آنچنان در هم ادغام شدهاندکه مرزی را نمیتوان بین آنها مشخص کرد.
زیا گاه یک تئوری کاملا محض وارد مرحله کاربردی شده و چون در عمل با مشکل روبرو میشود، بار دیگر به حوزه تئوری برمیگردد و در نهایت پس از رفع نقایص، دوباره وارد مرحله کاربردی میشود. یعنی یک تعامل و ارتباط دوجانبهای بین ریاضی کاربردی و محض وجود دارد و هریک از این دو شاخه، از تجربیات شاخه دیگر به بهترین نحو استفاده میکند و به همین دلیل یک ریاضیدان موفق باید از هر دو شاخه اطلاع داشته باشد.?
معرفی مختصری از درسهای تخصصی گرایش ریاضی کاربردی
ریاضیات گسسته: هدف از این درس، آشنایی با زمینههای مختلف ریاضیات گسسته و کاربردهای آن با تاکید بر اثبات و ارائه الگوریتمهای مناسب است. سرفصلهای این درس عبارتنداز : معادله تفاضلی و رابطه بازگشتی ، تابع مولد، اصل شمول و طرد، گراف و ماتریس، تطابق و دیگر کاربردهای گراف، جبربول و کاربردهای آن و آشنایی با طرحهای بلوکی، مربع لاتین، صفحههای تصویری ، کدگذاری و رمزنگاری.
برنامهسازی پیشرفته : در این درس، دانشجویان به مباحثی همچون برنامهسازی صحیح ، مستند سازی برنامهها ، برنامهسازی ساخت یافته، آشنایی با زبان دوم برنامهسازی و مقایسه آن با زبان اول، اشکالزدایی و آزمایش برنامه، حصول اطمینان از صحت برنامهها ، الگوریتمهای غیر عددی شامل : پردازش رشتهها، روشهای جستجو و مرتب کردن ، آشنایی مقدماتی با کامپایلرها و دیگر برنامههای مترجم، اجرای طرحهای بزرگ و ... میپردازند.
آنالیز عددی: هدف از این درس، ارائه الگوریتمهای عددی و بررسی خطاهای ایجاد شده از حل عددی مسائل است. در خصوص روشهای تکراری، بررسی همگرایی و نرخ همگرایی نیز مورد تاکید میباشند. در این درس سرفصلهای موجود عبارتند از : نمایش اعداد حقیقی، انواع مختلف خطاها، آنالیز خطاها ، حل معادلات خطی، مشتق و انتگرالگیری عددی و حل معادلات دیفرانسیل عددی و ... .
ساختمان دادهها: در این درس، دانشجویان با آرایهها ، بردارها، ماتریسها ، صفها و ردیفا، لیستهای پیوندی ، خطی، حلقوی ، روش نمایش و کاربرد لیستهای پیوندی ، درختها و پیمایش آنها، روش نمایش و کاربرد درختها، درختهای تصمیمگیری ، گرافها و نمایش آنها، تخصیص حافظه به صورت پویا و مسائل مربوط آشنا میشوند.
تحقیق در عملیات: در این درس ، دانشجویان با زمینه تحقیق در عملیات، انواع مدلها و مدلهای ریاضی، برنامهریزی خطی، شبکهها و مدل حمل و نقل، سایر مدلهای مشابه، آشنایی با برنامهریزی متغیرهای صحیح ،برنامهریزی پویا، برنامهریزی غیرخطی و مدلهای احتمالی آشنا میگردند.
آینده شغلی ، بازار کار ، درآمد:
?کاربرد ریاضی در علوم مختلف انکارناپذیر است. برای مثال مبحث آنالیز تابعی در مکانیک کوانتومی، کاربرد بسیاری زیادی دارد و یا در بیشتر رشتههای مهندسی معادله ?لاپ لاسی? که یک معادله ریاضی است، مورد استفاده قرار میگیرد. در جامعهشناسی نیز نظریه احتمال و نظریه گروهها نقش بسیار مهمی ایفا میکند. در کل باید گفت که همه صنایع ،زیر ساخت ریاضی دارند و به همین دلیل در همه مراکز صنعتی و تحقیقاتی دنیا، ریاضیدانها در کنار مهندسان و دانشمندان سایر علوم حضوری فعال دارند و آنچه در نهایت ارائه میشود، نتیجه کار تیمی آنهاست.?
دکتر ریاضی از اساتید دانشگاه در مورد فرصتهای شغلی موجود در ایران میگوید: ?اگر در جامعه ما مشاغل جنبه علمی داشته باشند، قطعا به تعداد قابل توجهی ریاضیدان نیاز خواهیم داشت چون یک ریاضیدان میتواند مشکلات را به روش علمی حل کند. البته این به آن معنا نیست که در حال حاضر هیچ فرصت شغلی برای یک ریاضیدان وجود ندارد اما باید حضور ریاضیدانها در مراکز تحقیقاتی و صنعتی پررنگتر باشد.?
هرچقدر که شغل یک فرد تخصصیتر شود، میزان ریاضیاتی که لازم دارد، بیشتر میگردد.
برای مثال یک مهندس الکترونیک از آنالیز تابعی و فرآیندهای تصادفی استفاده میکند و یا یک برنامهریز پروژههای اقتصادی از مطالب پیشرفته آماری مانند سریهای زمانی ، به عنوان ابزار کار یاری میگیرد. به همین دلیل امروزه تربیت متخصصان علم ریاضی، یعنی افرادی که قادر هستند ریاضیات مورد نیاز را آموزش داده و یا تولید کنند، اهمیت بسیار زیادی دارد. چرا که لازمه پیشرفت در تکنولوژی ، توجه به دانش ریاضی میباشد.
اما یکی از دانشجویان این رشته نظر جالبی در مورد توانایی یک فارغالتحصیل رشته ریاضی دارد: ?درست است که در جامعه ما مکان مشخصی برای جذب فارغالتحصیلان ریاضی وجود ندارد اما یک لیسانس ریاضی به دلیل نظم فکری و بینش عمیقی که در طی تحصیل به دست میآورد، میتواند با مطالعه و تلاش شخصی در بسیاری از شغلها ، حتی شغلهایی که در ظاهر ارتباطی با ریاضی ندارد موفق گردد.?
تواناییهای مورد نیاز و قابل توصیه :
شاید مهمترین توانایی علمی یک دانشجوی ریاضی ، تسلط بر درس ریاضی دبیرستان باشد که این امر صرفا زاییده علاقه شخصی به این درس است.
?این رشته نیازمند دانشجویانی است که از نظر ذهنی آمادگی جذب ایدههای جدید را داشته باشند و بتوانند الگوها و نظم را درک کرده و مسائل غیرمتعارف را حل کنند. به عبارت دیگر یک روحیه علمی ، تفکر انتقادی و توانایی تجزیه و تحلیل داشته باشند.?
از آنجا که ریاضیات ورود به عرصههای ناشناخته و کشف قوانین آن است ، علاقمندی به مباحث ریاضی از همان دوران تحصیل در دبیرستان مشخص میشود. همین علاقمندی است که میتواند راههای بسیار سخت را برای دانشجوی این رشته هموار سازد.
یک ریاضیدان قبل از هرچیز باید جرات قدمگذاری در وادی ناشناختهها را داشته باشد.
بطور کلی دقت ،تجزیه و تحلیل صحیح و صبر و پشتکار سه عامل اصلی در توفیق داوطلب در این رشته میباشد.
وضعیت نیاز کشور به این رشته در حال حاضر:
دکتر بابلیان معتقد است هر وزارتخانه یا شرکتی نیاز به افرادی دارد که علاوه بر دانستن الفبای کامپیوتر، دارای توانایی تجزیه و تحلیل و تصمیمگیری مناسب باشند. در این زمینه شرکتها میتوانند فارغالتحصیلان ریاضی محض و یا کاربردی را جذب نمایند.
رشتههای مختلف ریاضی جایگاه وسیعی در جامعه دارند از آن جمله : تمام رشتههای مهندسی ، رشتههای مختلف علوم پایه (فیزیک ، شیمی ،زیستشناسی، زمین شناسی)، پزشکی، علوم کامپیوتر، اکتشافات فضایی، بازرگانی، برنامهریزیهای دولتی، غالب رشتههای وابسته به صنعت ، مدیریت و رشتههای مختلف کشاورزی به رشته ریاضی وابستهاند و از آن به طور مستقیم استفاده میکنند؛ همچنین بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشور در طرحهای مختلف نظیر: نفت ، پتروشیمی، حمل و نقل و ... ، مستقیم و یا غیرمستقیم از ریاضی استفاده میکنند.
نکات تکمیلی :
گرایشهای مختلف مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری
فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ریاضی کاربردی میتوانند در مقاطع کارشناسی ارشد در گرایشهای مختلف: تحقیق در عملیات ، آنالیز عددی ، بهینه سازی و نظریه کنترل به تحصیل ادامه دهند. فارغالتحصیلان کارشناسی ریاضی محض و دبیری میتوانند در مقاطع کارشناسی ارشد در گرایشهای مختلف آنالیز ریاضی، جبر، هندسه و معادلات دیفرانسیل ادامه تحصیل دهند. در هر یک از گرایشهای یاد شده زیر شاخههای تخصصیتری وجود دارد که در مقطع دکترای تخصصی (P.h.D) و نیز در رساله دکتری به آن پرداخته میشود.
تواناییهای فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری
نظر به این که در مقاطع تحصیلات تکمیلی به جنبههای پژوهشی، تحقیقاتی و کاربردی با دیدی عمیقتر پرداخته میشود، فارغالتحصیلان این مقاطع دارای تواناییهای علمی و تحقیقاتی و محاسباتی زیادی هستند و در کارهای اجرایی نقش مهم و ارزندهای دارند. در مقطع دکتری، دانشجویان ضمن افزایش مراتب علمی خود در یک زمینه خاص، قدرت ، توان و صلاحیت خود را در جهت انجام طرحهای تحقیقاتی در سطح ملی و منطقهای افزایش میدهند و قادر به توسعه مرزهای دانش و رفع معضلات علمی و اجرایی از طریق پژوهش میباشند. فارغالتحصیلان مقاطع تحصیلات تکمیلی میتوانند با توجه به تخصص ویژه خود، در مراکز علمی و پژوهشی، مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها و صنایع و مراکز آموزش عالی به عنوان عضو هیات علمی یا عضو پژوهشی جذب گردند.
خوشبختانه با رویکرد صنایع و موسسات به انجام امور تحقیقاتی، هماکنون امکان جذب بسیاری از فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی رشتههای ریاضی ، فراهم شده است.
آیا میدانید google به چه معنی است؟ Google از کلمه Googol گرفته شده است. Googol هم اسم مستعار یک عدد است که توسط «میلتون سیروتا» نامگذاری شده است.عدد مذکور «ده به توان صد» است(به بزرگی این عدد دقت کنید)
انتخاب گوگل جنبه شعاری دارد.به این مفهوم که گوگل قصد دارد تا سرویسها و خدمات و اهداف خود را به تمام جهان گسترش دهد.
به عدد «ده به توان ده به توان صد» گوگل پلکس(Googolplex) میگویند.
و به عدد «ده به توان ده به توان ده به توان صد»گوگل دوپلکس
(Googolduplex) میگویند.
۱۹ بهتر از ۲۰ است میدونید چرا؟؟؟؟
معجزه ریاضی قرآن
هر فرد نا مسلمان منصفی با خواندن مطالب زیر ایمان میآورد که قران کلام خدا است
چه رسد به افرادی که مسلمان هستند
جمله ”بسم الله الرحمن الرحیم“ 19 حرف است، و در آیه 74:30 سوره مدثر آمده است که نگهبانان جهنم 19 فرشته هستند
و هر کس که بگوید قرآن سخن انسان است خداوند او را وارد جهنمی میکند که 19 فرشته نگهبان آن هستند.
ما میدانیم که عدد 19 عدد اول ( prime number ) است. عدد اول عددی است که فقط بر خودش و بر یک قابل تقسیم باشد.
افراد مختلفی در گذشته و حال سعی کرده اند که به رمزهای معجزات ریاضی قرآن پی ببرند.
در گذشته، یکی از این افراد پیگیری های زیادی در این مورد انجام داد و به موفقیت های زیادی "در این مورد" رسید.
در سالهای اخیرآقای کورش جم نشان که در زمان حاضر در تهران زندگی میکند با یک ماشین حساب کوچک به نتیجهای رسید
که شما میتوانید آن را امتحان کنید. او شماره هر سوره را با تعداد آیات آن بصورت زیر جمع کرد:
|
جمع |
|
تعداد آیه |
|
شماره سوره |
زوج |
8 |
= |
7 |
+ |
1 |
زوج |
288 |
= |
286 |
+ |
2 |
فرد |
203 |
= |
200 |
+ |
3 |
زوج |
180 |
= |
176 |
+ |
4 |
فرد |
125 |
= |
120 |
+ |
5 |
... |
... |
|
... |
|
... |
... |
... |
|
... |
|
... |
زوج |
118 |
= |
5 |
+ |
113 |
زوج |
120 |
= |
6 |
+ |
114 |
جمع زوج ها |
جمع فردها |
|
جمع آیه ها |
|
جمع سوره ها |
6236 |
6555 |
|
6236 |
|
6555 |
قابل توجه است که تعداد زوجها 57 عدد و فردها نیز به همان تعداد یعنی 57 عدد میباشد که این خود به تنهائی یک معجزه است.
اما معجزه دیگر اینست که اگر حاصل جمعهای زوج را با هم جمع کنیم 6236 بدست می آید که مساوی است با تعداد کل آیههای قرآن.
و معجزه دیگر اینکه اگر حاصل جمعهای فرد را با هم جمع کنیم 6555 بدست میاید که مساوی است با جمع کل شماره سورههای قرآن.
و معجزه دیگر اینکه اگر رقمهای 6555 را با رقمهای 6236 جمع کنیم، عدد 38 بدست میآید که خود ضریب 19 دارد:
2 X 19 = 38 = (6+2+3+6) + (5+5+5+6)
همانطور که تعداد سورههای قرآن ضریب 19 دارد: 6 X 19 = 114
لطفا توجه کنید که اگر تعداد آیههای قرآن را کم یا زیاد کنیم یا فقط جای سورهها را با هم عوض کنیم
دیگر چنین روابطی وجود نخواهد داشت،
و این نشان دهنده اینست که تعداد آیات قرآن همین اندازه و ترتیب سورهها نیز به همین ترتیب بوده
و در نتیجه قرآن نمیتواند کار دست انسان باشد.
آقای عبدالله اریک متوجه شدند که
در چهار کلمه "بسم" و "الله" و "الرحمن" و ”الرحیم“ 18 رابطه ریاضی وجود دارد.
و یک رابطه دیگر را آقای مهندس جواد رحمانی بدست آورده اند که روی هم 19 رابطه میشود.
که با محاسبه ارزشهای عددی حروف الفبای عربی (که در قدیم به آن ابجد میگفتند) به آن رسید.
حروف ابجد 28 حرف عربی را نشان میدهد که بترتیب از یک تا هزار بترتیب زیر شماره گذاری شده:
ارزشهای عددی حروف ابجد
ا = 1 |
ک = 20 |
ق = 100 |
ب = 2 |
ل = 30 |
ر = 200 |
ج = 3 |
م = 40 |
ش = 300 |
د = 4 |
ن = 50 |
ت = 400 |
ه = 5 |
س = 60 |
ث = 500 |
و = 6 |
ع = 70 |
خ = 600 |
ز = 7 |
ف = 80 |
ذ = 700 |
ح = 8 |
ص = 90 |
ض = 800 |
ط = 9 |
|
ظ = 900 |
ی = 10 |
|
غ =1000 |
لازم به تذکر است که این ارزشهای عددی حروف الفبای عربی
مانند ارزشهای عددی حروف لاتین (Roman Numerals) قرنهاست که مورد استفاده بوده است.
19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم و ارزشهای ابجدی مربوطه:
شماره حرف |
عربی |
ارزش ابجدی |
بسم |
1 |
ب |
2 |
|
2 |
س |
60 |
|
3 |
م |
40 |
|
4 |
ا |
1 |
الله |
5 |
ل |
30 |
|
6 |
ل |
30 |
|
7 |
ه |
5 |
|
8 |
ا |
1 |
الرحمن |
9 |
ل |
30 |
|
10 |
ر |
200 |
|
11 |
ح |
8 |
|
12 |
م |
40 |
|
13 |
ن |
50 |
|
14 |
ا |
1 |
الرحیم |
15 |
ل |
30 |
|
16 |
ر |
200 |
|
17 |
ح |
8 |
|
18 |
ی |
10 |
|
19 |
م |
40 |
|
معجزه ریاضی ”بسم الله الرحمن الرحیم“
چهار کلمه و 19 حرف ( بسم الله الرحمن الرحیم ) چنان با یکدیگر، بنابر یک سیستم ریاضی متشکل گردیده است
که با دانش و احساس بشری غیر قابل انجام میباشد. این سیستم قابل تعمق، بر اساس ارزشهای ابجدی این حروف بدست میاید
که اطلاعات مورد نیاز برای شرح آن بطور خلاصه در زیر نشان داده شده است.
چهار کلمه ”بسم الله الرحمن الرحیم“ شماره حروف عربی هر کلمه و ارزشهای ابجدی آنها:
شماره کلمات |
تعداد حروف |
ارزشهای ابجدی |
جمع ارزشها |
1 ب س م |
3 |
2/60/40 |
102 |
2 ا ل ل ه |
4 |
1/30/30/5 |
66 |
3 ا ل رح م ن |
6 |
1/30/200/8/40/50 |
329 |
4 ا ل ر ح ی م |
6 |
1/30/200/8/10/40 |
289 |
|
جمع 19 |
|
جمع ارزشها 786 |
1- بسم الله الرحمن الرحیم 19 حرف است.
2- اگر شماره ترتیب هر کلمه را بنویسیم، بعد از هر شماره تعداد حروف آن را بنویسیم
عدد 13243646 بدست میاید که قابل قسمت به 19 است.
(شماره ترتیب هر کلمه برای تشخیص بهتر قرمز نوشته شده):
19 X 19 X 36686 = 13243646
3- اگر ترتیب کلمات را با شماره آن از آخر بنویسیم باز ضریب 19 دارد:
46362413 = 19 X 2440127
4- اگر بجای تعداد حروف هر کلمه جمع ارزش ابجدی آن را پس از شماره ترتیب آن بگذاریم باز قابل قسمت به 19 است:
110226633294289 = 19 X 5801401752331
5- اگر ارزش ابجدی هر حرف را پس از شماره ترتیب کلمه بگذاریم، باز قابل قسمت به 19 است:
1260402130305313020084050413020081040 =
19 X 66336954126595422109686863843162160
6- اگر پس از شماره ترتیب هر کلمه حاصل جمع تعداد حروف هر کلمه را با مجموع ارزشهای ابجدی آن کلمه بگذاریم
باز ضریب 19 دارد. یعنی:
110527033354295 = 19 X 5817212281805
(3 + 102 = 105), (4 + 66 = 70), (6 + 329 = 335), (6 + 289 = 295)
7ـ اگر پس از شماره ترتیب هر کلمه تعداد حروف هر کلمه را به اضافه مجموع حروف کلمات قبل از آن بگذاریم باز ضریب 19 دارد
1327313419 = 19 X 69858601
(0 + 3 = 3), (3 + 4 = 7), (3 + 4 + 6 = 13), (3 + 4 + 6 + 6 = 19)
8- اگر پس از شماره ترتیب هر کلمه حاصل جمع ارزش ابجدی هر کلمه را باضافه مجموع ارزشهای ابجدی قبل از آن بگذاریم
باز ضریب 19 دارد یعنی:
1102216834974786 = 19 X 58011412367094
چون (102 + 66 + 329 + 289 = 786), (102 + 66 + 329 = 497), (102 + 66 = 168)
میباشد.
9- اگر ارزش ابجدی هر حرف از 19 حرف (بسم الله الرحمن الرحیم) را قبل از شماره ترتیب آن حرف بگذاریم
( عدد 62 رقمی بدست میاید) باز ضریب 19 دارد یعنی:
21602403 1430530657 183092001081140125013 11430152001681710184019 =
19 X 113696858647 ...)
زیر اعداد مربوط به هر یک از چهار کلمه )بسم الله الرحمن الرحیم( خط کشیده شده است. این خط کشی برای درک نکات بعد مفید میباشد.
10- اگر شماره ترتیب هر کلمه (4 و 3 و 2 و1) را در آخر هر عددی که زیر آن خط کشیده شده است اضافه کنیم
عدد جدیدی بدست میآید (عدد 66 رقمی) که باز هم ضریب 19 دارد.
216024031 14305306572 1830920010811401250133 114301520016817101840194 =
19 X 113696855849 …)
11- اگر پس از هر کلمه بجای شماره ترتیب (1 و2 و 3 و 4) مجموع ارزشهای ابجدی هر کلمه (102 و 66 و 329 و 289) را بگذاریم،
یک عدد 73 رقمی بدست خواهد آمد که باز هم ضریب 19 دارد.
2160240310214305306576618309200108114012501332911430152001681710184019289 =
19 X 111369685843 …)
12- در این مرحله ارزشهای ابجدی هر کلمه 102 و 66 و 329 و 289 را در ابتدای هر کلمه میگذاریم، باز هم عدد 73 رقمی جدیدی بوجود میآید که ضریبی از 19 است.
1022160240366143053065732918309200108114012501328911430152001681710184019 =
19 X 5379790738 …)
13- برای هرکلمه (بسم الله الرحمن الرحیم) نکات زیر را مینویسیم:
1- تعداد حروف هرکلمه، مثلاً کلمه " بسم " از 3 حرف تشکیل شده (برای تشخیص برنگ قرمز نوشته شده).
2- جمع ارزش ابجدی هر کلمه، مثلاً کلمه " بسم " جمع ارزش حروف آن 102 میباشد.
3- ارزش ابجدی هر حرف در هر کلمه، مثلاً کلمه " بسم " از حروف (ب، س، م) تشکیل گردیده
که ارزش هر حرف به ترتیب ( 2 و 60 و 40 ) میباشد.
اگر پس از تعداد حروف هر کلمه جمع ارزش ابجدی هر کلمه و بعد ارزش ابجدی هر حرف آن کلمه را بگذاریم
یک عدد 48 رقمی بوجود میآید که باز ضریب 19 دارد.
310226040466130305632913020084050628913020081040 =
19 X 1632768634 …)
14- در این مرحله پس از تعداد حروف هر کلمه ارزش هر حرف آن کلمه و بعد جمع ارزش حروف آن را مینویسم
که این بار هم عدد 48 رقمی بدست می آید که باز هم ضریبی از 19 میباشد.
326040102413030566613020084050329613020081040289 =
19 X 1716000539 …)
15- اگر شماره ترتیب حروف هرکلمه را با شماره ترتیب حروف کلمههای بعد جمع کنیم
عددی 12 رقمی بدست میآید که باز هم ضریبی از 19 میباشد.
123 + 4567 + 8910111213 + 141516171819 =
150426287722 =
19 X 7917173038
16- اگر شماره ترتیب هر کلمه را پس از شماره ترتیب حروف هر کلمه بگذاریم عدد 23 رقمی بدست میآید
که باز هم ضریبی از 19 میباشد
123145672891011121331415161718194 =
19 X 648135120479 …)
17- اگر تعداد کلمات "بسم الله الرحمن الرحیم" (4) را اول بنویسیم و تعداد حروف (19) آن را بعد از آن بنویسم
و بعد حاصل جمع ارزش ابجدی (786) آن را بنویسیم عدد 6 رقمی بوجود میاید که ضریبی از 19 میباشد.
(برای تشخیص زیر آن اعداد خط کشیده شده است).
4 19 786 = 19 X 22094
18- اگر رقم های رابطه 17 را برعکس بنویسیم ضریب 19 خواهد داشت.
36206 x 19 = 4 91 687
19- اگر شماره آیه )بسم الله الرحمن الرحیم( که اولین آیه قرآن است بنویسیم و بعد تعداد حروف آن (19) را بنویسم
و بعد تعداد حروف هر کلمه را بنویسیم باز ضریبی از 19 میباشد.
174 X 19 X 19 X 19 = 3466 19 1
باید توجه داشت که هر یکی از این رقمها اگر بخواهد درست سر جای خود قرار گیرد احتمال آن یک به 10 میباشد.
چون احتمال بین صفر تا 9 را دارد.
برای مثال: در شماره 4 عدد 102 شامل رقم های 1 و 0 و 2 می باشد و عدد 66 شامل رقم های 6 و 6 می باشد
و عدد 329 شامل رقم های 3 و 2 و 9 می باشد و عدد 289 شامل رقم های 2 و 8 و 9 می باشد، لذا امکان
درست کردن آن یک میلیون میلیاردیم یعنی ( 10 به توان 15 - ) یعنی 1000000000000000 / 1 می باشد.
اگر چهار کلمه ای که در "بسم الله الرحمن الرحیم" وجود دارد برای اینکه ارقامش مطابق حساب ابجد 19 بار قابل تقسیم به 19 باشد،
امکان آن 19 بار 19 / 1 ضرب در 19 / 1 است.
یعنی 37589973457545958193355601 / 1
آیا فکر میکنید این روابط ریاضی تصادفی است ؟
اگر اینطور فکر کنید خیلی بی انصافی کردهاید و خواستهاید با کمال بی انصافی این حقیقت بزرگ را
که قرآن کلام خدا است و نه تنها کار محمد (ص) و تمام مردم آن زمان نیست،
بلکه حتی مردم این زمان هم با وجود کامپیوتر نمیتوانند چهار کلمه پیدا کنند که اینهمه روابط ریاضی داشته باشد.
چون بیشتر این روابط باید در قالب 1?2?3?4? = 19 X … باشد.
یعنی بجای علامت سؤال پس از شماره ترتیب باید عدد خاص آن چهار کلمه وجود داشته باشد.
مطابق محاسبهای که با کامپیوتر شده، احتمال مرحله 2، برابر یک در 189753 میباشد
و احتمال مرحله 2 و 4، کمتر از یک در 36 میلیارد میباشد
و احتمال مرحله 2 و 4 و 5، کمتر از یک در 6.832 کاترلیون میباشد.
در نتیجه احتمال تصادفی بودن این 19 رابطه تقریباً صفر یعنی محال است.
اندکی فکر کنید و منصفانه قضاوت کنید که آیا محاسبه این روابط کار مردم 14 قرن پیش عربستان است؟ چه رسد به یک شخص.
آیا این روابط نشان دهنده یک وجود بسیار بسیار دانا و حسابگر که خدا باشد نیست و پیامبری محمد (ص) و الهی بودن قرآن را نشان نمیدهد؟
حالا که معلوم شد قرآن واقعاً کلام خدا است،
آن را با دقت هر چه بیشتر بخوانید و در آیات آن اندیشه و فکر کنید تا راه درست زندگی را پیدا کنید.
چند معجزه ریاضی دیگر
کلمه اسم 19 بار در قرآن آمده است
· کلمه (الله) بدون حساب الله که در ”بسم الله الرحمن الرحیم“ اول سورهها است، 2698 بار یعنی 19 X 142بار آمده است.
· کلمه (الرحمن) که یکی از صفات انحصاری خدا است، 57 بار یعنی 19 X 3 بار
· و کلمه (رحیم) که بصورت صفت خداوند آمده 114 بار یعنی19 X 6 بار آمده است
(کلمه رحیم 9:128 سوره توبه در مورد صفت پیغمبر اسلام (ص) ذکر شده است، نه در مورد صفت خداوند).
· سوره علق که 5 آیه اول آن اولین آیاتی است که به پیغمبر (ص) نازل شده 19 سوره مانده به آخر قرآن یعنی سوره 96 قرآن است
و 5 آیه اول آن که اولین آیاتی است که بر پیغمبر (ص) نازل شده 19 کلمه دارد و 76 حرف است یعنی19 X 4 = 76
· سوره علق 19 آیه و 285 حرف یعنی 19 X 15 حرف دارد.
· سوره ناس آخرین سوره قرآن (سوره 114) است و 6 آیه دارد یعنی 19 X 6 = 114
· سوره نصر سوره 110 قرآن که بقولی آخرین سورهای است که بر پیغمبر(ص) نازل شده 19 کلمه دارد و آیه اول آن 19 حرف دارد.
· 9 آیه اول سوره قلم سوره 68 قرآن که دومین آیاتی است که به پیغمبر (ص) نازل شده، 38 کلمه دارد که مساوی 19 X 2 میباشد.
· 10 آیه اول سوره مزمل سوره 73 قرآن، سومین آیاتی است که بر پیغمبر (ص) نازل شده که 57 کلمه دارد یعنی57 = 19 X 3
· حرف ”ق“ در سوره ق (سوره 50) و در سوره شوری (سوره 42)
که در حروف مقطعه اول این دو سوره ذکر شده 57 بار تکرار شده است یعنی 19 X 3
در تمام حروف مقطعه قرآن این روابط ریاضی وجود دارد که حدود 200 رابطه است.
· حرف ”ن“ در سوره قلم (سوره 68) 133 بار آمده است یعنی 133 = 19 X 7
· حروف ”ی“ و ”س“ در سوره یس ( سوره 36) 285 بار آمده است یعنی: 285 = 19 X 15
· حرف ”ص“ در سوره اعراف (سوره 7) 97 بار و در سوره مریم (سوره 19) 26 بار
و در سوره ”ص“ (سوره 38) 29 بار آمده که جمع آن در سه سوره (152 = 97+ 26 + 29) می باشد
یعنی: 152 = 19 X 8
در قرآن هفت سوره پیاپی (سوره های 40 تا 46) وجود دارد که با حم "ح" و "م" شروع میشود.
این سورهها با هم روابط ریاضی عجیبی دارند که نامی جز معجزه بر آنها نمیتوان گذاشت.
· اگر تعداد ”ح“ و ”م“ این هفت سوره را جمع کنید عدد 2147 میشود که مساوی است با 19 X 113
و اگر ”ح“ های این هفت سوره را جدا و ”م“ های آنها را جدا جمع کنید و بعد رقمهای بدست آمده را باهم جمع کنید
درست همان عدد 113 بدست میاید.
منظور از رقمها عدد نیست مثلاً رقمهای عدد 380، (3) و (8) و (0)، و رقمهای عدد 64 ، (6) و (4) میباشد.
· در این هفت سوره تعداد ”ح“ و ”م“ بترتیب
· در سوره مؤمن یا غافر (سوره 40) ، 64 و 380،
· در سوره فصلت (سوره 41)، 48 و 276،
· در سوره شوری (سوره 42) ، 53 و 300
· در سوره زخرف (سوره 43) ، 44 و 324
· در سوره دخان (سوره 44) ، 16 و 150
· در سوره جاثیه (سوره 45) ، 31 و 200
· در سوره احقاف (سوره 46) 36 و 225 میباشد.
64 + 380 + 48 + 276 + 53 + 300 + 44 + 324 + 16 + 150 + 31 + 200 + 36 + 225 = 2147
= 19 X 113
حالا اگر رقمهای این اعداد را با هم جمع کنیم:
6+4+3+8+0+4+8+2+7+6+5+3+3+0+0+4+4+3+2+4+1+6+1+5+0+3+1+2+0+0+3+6+2+2+5 = 113
می بینیم حاصل جمع این رقمها درست 113 یعنی مساوی خارج قسمت 2147 به 19 است.
· حالا اگر همین کار را با سه سوره اول (سوره 40 و 41 و 42) بکنیم باز
می بینیم حاصل جمع ”ح“ و ”م“ های این سورهها را اگر به 19 تقسیم کنیم مساوی حاصل جمع رقمهای ”ح“ و ”م“ این سه سوره میشود.
64 + 380 + 48 + 276 + 53 + 300 = 1121 = 19 X 59
6+4+3+8+0+4+8+2+7+6+5+3+3+0+0 = 59
· حال اگر 4 سوره بعد یعنی سورههای 43 و 44 و 45 و 46 را مورد امتحان قرار دهیم باز همین رابطه بدست می آید.
44 + 324 + 16 + 150 + 31 + 200 + 36 + 225 = 1026 = 19 X 54
4+4+3+2+4+1+6+1+5+0+3+1+2+0+0+3+6+2+2+5 = 54
· حال اگر ”ح“ و ”م“ سه سوره 41 و 42 و 43 را با هم جمع کنیم 1045 میشود
که اگر آنرا تقسیم به 19 کنیم عدد 55 بدست میاید که با حاصل جمع رقمهای ”ح“ و ”م“ مساوی است.
48 + 276 + 53 + 300 + 44 + 324 = 1045 = 19 X 55
4+8+2+7+6+5+3+3+0+0+4+4+3+2+4 = 55
· حال اگر ”ح“ و ”م“ چهار سوره 44 و 45 و 46 و 41 را با هم جمع کنیم عدد 1102 بدست میاید
که خارج قمست آن به 19 عدد 58 بدست میاید که با حاصل جمع رقمهای ”ح“ و ”م“ مساوی است.
16 +150 + 31 + 200 + 36 + 225 + 64 + 380 = 1102 = 19 X 58
1+6+1+5+0+3+1+2+0+0+3+6+2+2+5+6+4+3+8+0 = 58
حالا شما سعی کنید با کامپیوتر 14 رقم دیگر پیدا کنید که چنین خاصیتی داشته باشند.
حالا فکر کنید که اگر بخواهید هفت مقاله بنویسید که ”ح“ها و ”م“ های آن چنین خاصیتی داشته باشند.
چه زمانی باید صرف کرد؟
حالا فکر کنید اگر کسی بخواهد بطور عادی هفت سخنرانی بکند که چنین روابطی در آن وجود داشته باشد، امکان دارد یا نه؟
با توجه به اینکه خداوند در آیه 29:48 سوره عنکبوت به پیغمبر (ص) میفرماید:
" تو قبلاً کتابی نخوانده بودی و با دستت چیزی ننوشته بودی
چون در آن حال کسانی که در صدد باطل ساختن رسالت تو هستند شک میکردند"
یعنی پیغمبر سواد خواندن و نوشتن نداشت.
شما سعی کنید با کامپیوتر 14 رقم دیگر پیدا کنید که چنین حالتی داشته باشد تا بدانید قرآن نمیتوانسته کار پیغمبر بیسواد 14 قرن پیش باشد.
بلکه تمام مردم آن زمان هم نمیتوانستهاند چنین کاری بکنند
و بیائید واقعاً سعی کنید چهار کلمه مثل (بسم الله الرحمن الرحیم) بسازید که 19 رابطه ریاضی در آن باشد.
یا حتی سه رابطه ریاضی از لحاظ حروف ابجد در آن باشد.
البته توجه داشته باشید در آن زمان چرتکه هم وجود نداشته، چه رسد به ماشین حساب و کامپیوتر.
به کتاب Beyond probability نوشته آقای عبدالله اریک مراجعه کنید.
سقراط گفته یونانی ها دروغگو هستند ولی خود سقراط هم یونانیه پس دروغ میگه که یونانی ها دروغ میگن پس یونانیها راستگو هستند و سقراط هم که یک یونانیه پس راستگوست پس راست میگه که یونانیها دروغگو هستند پس...........آخر یونانیها دروغگواند یا راستگو !؟
در چندین سایت بین المللی مطلب مهمی در باره تخت جمشید مطرح شده است:
طبق آخرین تحقیقات انجام شده در بخش فیزیک پیشرفته دانشگاه بوردوی فرانسه،پی برده شده که بهترین وضعیت برای شتاب دهنده های ذرات اتمی،شکلی با مشخصات ستونهای تخت جمشید می باشد.در همان دانشگاه بر مبنای این یافته نتیجه گیری شده که بنای تخت جمشید حکایت از پیشرفتهای علمی و نبوغ ایرانیان دارد.در واقع ایرانیان باستان به فناوری سوخت هسته ای و ارسال فضا پیما به اعماق آسمان دست یافته بودند.ستون های تخت جمشید برای تزریق سوخت هسته ای به فضا پیماهای بازگشته از فضا استفاده می شده است.در انتهای ستونهای تخت جمشید عباراتی با خط ایرانیان باستان وجود دارد که طبق حدس دانشمندان فرانسوی دانشگاه مذکور ،می تواند معادله ی انفجار هسته مرکزی اتم باشد.
دبیر ریاضیات: طی بیست و شش سال اخیر که مستقیم و غیرمستقیم با ریاضیات سر و کار داشته ام، چه در دوران مدرسه و دانشگاه و چه به عنوان دبیر ریاضیات در مدارس، یک پرسش بی جواب چون سایه همه جا مرا دنبال کرده است: «ریاضیاتی که می خوانیم به چه دردمان می خورد؟»
در دبیرستان یک درد بزرگ داشتیم: «کنکور»! و البته ریاضیات با ضریب بالایی که داشت درمان مناسبی برای کاهش این درد بود، ولی خود ریاضیات هم درد کمی نبود. در دانشگاه فنی مهندسی، جایگاه والای ریاضیات، صد البته نیازی به یادآوری نداشت. ریاضیات مهندسی، محاسبات عددی، تبدیلات لاپلاس و فوریه، معادلات پواسن و دهها عنوان و موضوع پرطمطراق دیگر.
گرایش الکترونیک رشته برق می توانست از این سرمایه های ریاضیات به خوبی در شبیه سازی ترانزیستورها، طراحی مدارات داخلی آی سی ها، فیلترها و.... بهره ببرد ولی «فوت آخر» را نه من و نه قریب به اتفاق دانشجویان این رشته ندانستند.
باری شعبده روزگار و بخت یار میز تستینگ و اسیلوسکوپ و هویه و دیگر ادوات فنی را به گچ و تخته و میز آموزگاری بدل کرد. تدریس مهندس سابق و معلم ناشی که حتی یک واحد درسی در ارتباط با تدریس نگذرانده است، خود داستان دیگریست که از بیانش چشم می پوشم.سؤال بی جواب ذهنم یعنی «ریاضیات به چه درد می خورد» را بارها و بارها از زبان دانش آموزان خوب، متوسط یا ضعیف می شنیدم.
«ریاضیات در رشته های فنی بسیار کاربرد دارد، مثلاًً طراحی مدارات داخلی آسی ها، ترانزیستورها، طراحی و ساخت پل ها و آسمان خراش ها و....» دانش آموزان بی چاره که با شنیدن کاربردهای ناآشنا و عجیب و غریب ریاضیات به طور ضمنی، متهم به نادانی و ناآگاهی شده بودند با تکان دادن سر، دل خود و خاطر مرا خوش می کردند و کسی جرات پیدا نمی کرد بپرسد: خانم چطور کاربرد دارد. شما خودتان می دانید؟
وسوسه تحصیل علم یک بار دیگر جایگاه معلمی را با جایگاه دانشجویی تعویض کرد. این بار در رشته ای که واقعاً با شغلم در ارتباط بود: آموزش ریاضی. در کنار اهداف دیگر باز هم به دنبال پاسخ همان پرسش بودم و این بار در دانشگاه. پس از طی دوران تحصیل و فراغت از آن، یک پرسش بی جواب به دو پرسش تبدیل شده بود:«ریاضیات به چه درد می خورد؟» و «آموزش ریاضیات به چه درد می خورد؟»
رنج سرخوردگی از یافتن آ نچه به دنبالش بودم، ذهن و بیان مرا در پاسخ به همان سؤال بی جواب تلطیف نموده بود: «ریاضیات ذهن آدمی را باز می کند، رابطه زیادی با هنر و عرفان دارد. شما اگر یاد بگیرید چگونه یک مسأله ریاضی را درست حل کنید، مسائل زندگی را هم درست حل می کنید...» و باز در دل دعا می کردم دانش آموز شجاعی نپرسد که بتهوون یا ابوسعید ابوالخیر چه سهمی از ریاضیاتی هم سنخ ریاضیات امروز ما را داشتند که آنها را به آن درجه از مقام رسانده بود؟ و یا اینکه: «خانم شما خودتان چقدر از تفکر ریاضی خود در حل مشکلات زندگی بهره جسته اید؟( که البته رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون!)»
مراحل حل مسأله شونفلد و پولیا، ساخت و سازگرایی، رفتارگرایی و نظریه های آموزش ریاضی از هر نوعی، نمی توانست من و دانش آموزان مرا قانع کند که می توان مطالب و ایده های ریاضیات را که طی قرنها شکل گرفته اند، با آن حجم سنگین کتب درسی، در یک دوره کوتاه مدت مدرسه ای آموخت، درونی کرد و در جهان واقعی به کار گرفت.
حقیقت امر این است که کاربردهای تصنعی و شسته و رفته ای که برای موضوعات ریاضی در گوشه کنار برنامه های درسی گنجانده شده اند، هرگز آن قدر جذاب و چالش برانگیز نیست که زندگی روحی و فکری دانش آموز را برای حتی مدتی کوتاه عمیقاً درگیر خود سازد. دنیای واقعی و برگزیده ای که به ریاضیات مدرسه ای تحمیل شده است به اندازه دنیای واقعی و ساده دانش آموزانی که می خواهند ریاضیات را به نحوی با آن ارتباط دهند، واقعی نیست. پرسش اینجاست که آیا در آموزش باید دنیای واقعی را با ریاضیات ارتباط داد یا ریاضیات را با دنیای واقعی؟
در حالت اول، مدل ها دارای ارزشند و در حالت دوم مدلسازی. در حالت اول ریاضیات تدریس می شود و سپس احتمالاً کاربردهایی از جهان واقعی برای آن گزینش و انتخاب می شود. مسائل و کاربردهایی که شاید برای دانش آموزان ما هرگز در حکم یک نیاز نباشد، هرگز دانش آموزان را برای حل، به چالش وا ندارد.در حالت دوم ابتدا مسأله ای از جهان واقعی معرفی می گردد که دانش آموزان اهمیت آن را درک نموده اند، سپس برای حل بهینه آن ریاضیات به کار گرفته می شود، ریاضیاتی که کلید حل مسأله است و دانش آموز را از نزدیک درگیر مراحل حل مسأله می نماید.
مسأله کاربرد ریاضیات یا ریاضیات کاربردی در آموزش جهانی نیز مطرح است. ناکامی رویکرد ریاضیات جدید در رسیدن به اهداف خود ، جامعه جهانی را به فکر جبران مافات انداخت. ریاضیات جدید که در دهه شصت میلادی مطرح گشت مفاهیم انتزاعی، مجرد و محض ریاضیات را موضوع آموزش قرار داده بود، ولی نتایج تحقیقات نشان می داد دانش آموزان آنچنان که انتظار می رفت این مفاهیم پایه را درک ننموده اند. بنابراین دیدگاه جهان در آموزش ریاضی معطوف به کاربردهای آن گشت.
بحث امروز آموزش در جهان، معرفی کاربردهای ریاضیات در مسائل فیزیک یا هر نوع مسأله واقعی نیست.بحث بر سر یافتن ارتباط بین مدل های ریاضی و مسائل جهان واقعی نیست، بلکه آنچه حائز اهمیت است مراحل کاربرد است، مدلسازی مهمتر از مدل هاست. هانس فرودنتال می گوید: امروزه مهم نیست به دانش آموزان ریاضیات کاربردی تدریس کنیم، بلکه باید چگونگی کاربرد ریاضیات را آموزش دهیم. آموزگاران باید بیشترین وقت خود را صرف پاسخ به این پرسش کنند که «چگونه ریاضیاتی تدریس کنیم که مفید واقع شود؟»
در آمریکا یک سازمان اجتماعی کوچک به نام «یاکا» با بودجه سرانه بین پنجاه تا صد هزار دلار، پروژه های کوچک شهری را انجام می دهد. این پروژه ها اغلب در رابطه با خانواده های کم درآمد سیاهپوست و جوانان آمریکای لاتین است که بودجه آن از طریق کلیسا و سازمان های خیریه تأمین می شود.
بیشتر کارمندان این کمیته به طور داوطلبانه در آن فعالیت دارند. از سرپرست یاکا، خانم آلوارز درخواست شد تا با دریافت مبلغی از سوی یک کلیسای محلی برنامه ای را با دو هدف پاکسازی محیط زیست و ایجاد فرصت برای فعالیت های سازنده جوانان طرح ریزی نماید. نام این پروژه «زباله بیشتر درآمد بیشتر» بود.
اهداف این پروژه شامل موارد زیر بود:
- اعتلای حس مسئولیت پذیری و تعلق اجتماعی بین شرکت کنندگان نوجوان پروژه.
- توسعه مهارت های علمی دانش آموزان و رشد درک آنان از کاربردهای ریاضیات و علوم در زندگی روزمره.
- پاکیزگی محیط زیست و رشد آگاهی اجتماعی و شرکت در فعالیت های پاکسازی محیط.
دانش آموزانی از دوره های راهنمایی و دبیرستان در گروه های مختلف در دو ترم کامل تحصیلی (تقریباً شش ماه) در این پروژه شرکت داشتند و به جمع آوری، دسته بندی زباله های قابل بازیافت و محاسبه درآمد ناشی از این کار می پرداختند.
نتایج بدست آمده در رسیدن به هر یک از سه هدف فوق الذکر، بسیار رضایت بخش بود. به طور اخص دانش آموزان حس رهبری، اعتماد به نفس بالا و مهارت های کار گروهی را به خوبی اخذ نموده بودند.
تعداد دانش آموزانی که طی سال تحصیلی (حین انجام پروژه) قادر به اتصال بحث های ریاضی با تجارب شخصی خود بودند، بسیار افزایش یافته بود. سؤالات سطح بالای دانش آموزان در ریاضیات و علوم نشانگر درک بهتر و عمیق تر ایشان از موضوعات علمی بود.
حداقل سه چهارم دانش آموزان درک بهتری نسبت به ارتباط بین علوم یافته بودند و نقطه نظریات ایشان در ارتباط با ریاضیات و علوم توسعه یافته بود. مهارت های ریاضی و حل مسأله دانش آموزان نسبت به زمان قبل از انجام پروژه بهتر شده بود.
خانم آلوارز در ابتدای پروژه متوجه شد تعدادی از دانش آموزان در مهارت های ریاضی دچار مشکلند. از این رو در هر گروه سه نفر که دارای ریاضیات عالی، متوسط و ضعیف بودند را با هم قرار داد و در پایان سال شواهد دال بر پیشرفت دانش آموزان ضعیف و متوسط گروه در مهارت های ریاضی بود. خانم آلوارز در مشاهدات خود فعالیت های دانش آموزان را که به دفعات مشغول اندازه گیری، ثبت نتایج رسم نمودار و کمک به اعضای گروه بوده اند را منعکس کرده است.
بعلاوه دسته ای از دانش آموزان که در ابتدای سال «ترس از ریاضیات» داشتند، طی انجام پروژه فعالیت های مثبتی از خود نشان داده و به راحتی در بحث ها و عملیات ریاضی شرکت می جستند. نظرسنجی از طریق پرسشنامه نشان می داد بیشترین علاقه دوسوم از دانش آموزان پرداختن به مسائل علمی و عملیات ریاضی طی انجام پروژه بوده است.
مسأله «ترس از ریاضیات» و یا عدم اعتماد به نفس کافی در بکارگیری معلومات ریاضی در عمل نه تنها معضل بسیاری از دانش آموزان بلکه دانشجویان نیز هست. انجام فعالیت هایی مشابه با آنچه ذکر شد در کنار برنامه های درسی و یا به عنوان فعالیتی خارج از زمان مدرسه، با در نظر گرفتن نیازهای جامعه و دانش آموزان در نظام آموزشی ما نیز امکان پذیر است و اگر بهترین راه حل نباشد، حداقل فرصت تحقیق و چگونگی کاربرد علوم و ریاضیات در دنیای واقعی را در اختیار نوجوانان قرار می دهد و «ترس از ریاضیات» را در آنها بسیار کم می کند.
کوتاه این که در نظام آموزش ریاضی کنونی، بین ریاضیات مدرسه و دانشگاه و ریاضیاتی که در جهان واقعی استفاده می شود، همواره یک حلقه مفقود وجود داشته و دارد. اگر ریاضیات را همانی پنداریم که تنها ارباب ریاضیات و معدودی نخبگان( در قیاس با کل جامعه) به طور تخصصی با آن سروکار دارند، جایی برای دغدغه چگونه آموزش دادن آن باقی نمی ماند زیرا ذهن و روح پویای این افراد چنان مفتون عجایب و زیبایی های ریاضیات است که این علم را با زندگیشان عجین نموده است.
ولی آنچه از شواهد و استانداردهای بین المللی آموزش بر می آید نشان می دهد جهان به دنبال مساوات در آموزش و آموزش ریاضیات، برای همگان است تا جایی که تحقیقات برای آموزش ریاضیات به افرادی با معلولیت های ذهنی نیز صورت می پذیرد. روا نیست دانش آموز مستعد ایرانی هنوز اندر خم اینکه « ریاضیات به چه درد می خورد ؟» از گنجینه های این علم بی بدیل بی نصیب بماند و یا بدتر اینکه به دلیل ناکارآمدی روش های تدریس ریاضیات، مهر بی استعدادی را یک عمر بر پیشانی خویش نهد و نیز در بهترین حالت تبدیل به حافظه پر قدرتی برای نگهداری فرمول های ریاضیات شود تا در سر امتحان کنکور همه را به یکباره خالی نماید.
طبیب ریاضیات با تخصص های مختلف خود همه جا از دبستان تا دانشگاه وجود دارد، ولی دانش آموزان و دانشجویان ما جز اندک موارد، دردی از زندگانیشان را نمی یابند تا با ریاضیات قابل درمان باشد. یا بهتر است بگوییم اگر هم دردی دارند اعتمادی به نسخه های این طبیب ندارند. نسخه های این طبیب با مسکن ها و تقویت کننده های کاذب و موقت در اکثر مواقع، فقط به درد رسیدن به مدارج عالی و گرفتن مدارک آنچنانی می خورد.
در زندگى هرانسان اندیشمند زمانى فرامیرسد که دربارهٔ خلقت خود ،هرچه که در پیرامون خود میبیند و وجود خالق تعمق کند. تأمل انسان دربارەً مبداء و هدف وجود خود امرى کاملا طبیعیست. براى برخى، آنچه که مذهب موروثیشان به آنها آموخته است کافیست، درحالیکه، عدەاىدیگر ممکن است بافرضیهء تکامل انواع (درحد بوجود آمدن خودبخودى شرایط کافى شروع حیات در روى کرەً زمین)، خود را راضى کنند. اما عدەً زیادى از مردم، منجمله معتقدان مذهبى و طرفداران فرضیه هاى علمى (حتى شاید بطور ناخودآگاە) به توجیهاتى از این قبیل مشکوک هستند. ولى تعداد قابل ملاحظه اى از این افراد تابع اکثریت بودە و سوً۱لات بى پاسخ و تردیدهاى سرکوب شدەً خود را نادیدە میگیرند. فقط عدەً بسیار کمى مصرانه به جستجوى حقیقت و یافتن جواب براى این سوًالات دیرینه میپردازند.
بقیش تو ادامه مطلبه . . .
خیلی طولانیه ولی ارزش خوندن داره . . .
برای اینکه تو هزینتون صرفه جویی بشه آفلاین بخونین . . .
نظر هم فراموش نشه . . .
ادامه مطلب ...روی میزی پنج جسم قرار دهید , طوریکه تعداد حروف تشکیل دهنده اسم اجسام از 9 بیشتر نباشد و اجسام از نظر تعداد حروف یکسان هم نباشند. مانند کاغذ که چهار حرفی است و خودنویس که هفت حرفی است. سپس از حاضرین تقاضا کنید که دور از چشم شما پنج جسم در کاغذی لیست کنند بطوریکه تعداد حروفشان برابر نباشد. سپس بصورتی که شما دستور می دهید عمل نمایند.
نحوه عمل
عدد نهایی گزارش شده به شما که بدون شک دو رقمی میباشد . از این عدد بطور ذهنی عدد 6 را کم کنید.
رقم دهگان این عدد تعداد حروف جسم مفروض و در نتیجه خود جسم را مشخص میکند .
رقم یکان این عدد , عدد دلخواه اضافه شده به این محاسبات را معین میکند .
در این کار علاوه از ریاضیات پیش گویی غیبی و شعبده بازی نیز یاد گرفتهاید
به عنوان بزرگترین و گرانترین آزمایش علمی جهان ، تصادم دهنده ای(Collider : در لغت به معنای دستگاهی که ایجاد کننده برخورد میان ذرات است.) جدید در کناره ی کوههای آلپاین و در امتداد مرز میان کشورهای سوییس و فرانسه به طول 17 مایل و در ارتفاع 12 طبقه قرار داده شده است. این تصادم دهنده برای ایجاد دمایی بیش از یک تریلیون درجه سانتیگراد طراحی شده است.
این تصادم دهنده که شامل 4/4 میلیارد ماشین است می خواهد رازهای چگونگی شروع جهان را آشکار کند.
دانشمندان از این دستگاه برای بازسازی شرایطی که تنها در کسری از ثانیه پس از بیگ بنگ وجود داشت ، استفاده خواهند کرد. ( بیگ بنگ: تولد جهان به وسیله برخورد بسیار شدید اتمها با هم با سرعت بالا.)
انتظار میرود که این تصادم دهنده ی غول پیکر بتواند فاش کند که در آغاز جهان چه اتفاقی رخ داده و انرژی که جهان را به وجود آورد چگونه بوده است؟
بیشتر کارشناسان معتقدند که انفجار هنگامی روی داد که ذرات ریز با هم برخورد بسیار شدیدی داشتند و این می تواند ساختمان بنیادی هر چیزی اطراف ما را آشکار کند.
تصادم دهنده غول پیکر هادرون همانند ماشین زمانی است که می خواهد ما را به سمت بیگ بنگی که هیچگاه در آن نبوده ایم، ببرد.
ما می خواهیم رویدادهایی را مشاهده کنیم که تا پیش از این توانایی مشاهده آنها را نداشته ایم. ( پروفسور فرانک کلوس Frank Close ، فیزیکدان دانشگاه آکسفورد)
این تصادم دهنده هم اکنون در تونلی زیرزمینی قرار دارد. این تونل بسیار بزرگ و بلند است به طوری که قطاری می تواند در آن حرکت کند.
ذرات اتم در آن در حلقه هایی به طور مارپیچ قرار دارند و به وسیله آهن رباهایی بسیار قدرتمند نگه داشته شده اند که این آهن رباها آنچنان به ذرات شتاب خواهند داد تا به سرعت نور برسند. هر ذره پیش از برخورد در مسیری 17 مایلی، 11245 مرتبه در هر ثانیه دوران می کند تا هر کدام به ذرات سازنده شان تجزیه شوند و مقدار بسیار زیادی انرژی آزاد شود. دمایی که در این برخورد ایجاد می شود، 100000 داغتر از مرکز خورشید خواهد بود و دانشمندان معتقدند این به اندازه کافی قدرتمند خواهد بود تا اسرار نخستین ذرات موجود پس از بیگ بنگ را فاش کند.
این آزمایش عظیم، سالانه 15 میلیون گیگا بایت داده ( معادل 21/4 میلیون cd ) تولید خواهد کرد. دانشمندان مجبورند ساختار اینترنتی جدیدی طراحی کنند تا از عهده این حجم عظیم داده ها برآید.
6 ردیاب مجزا در کناره ی این دستگاه قرار گرفته اند تا دانشمندان بتوانند هر آنچه روی می دهد را بررسی کنند. بلافاصله پس از بیگ بنگ ، پیش بینی شده است که ذرات هیچ وزنی نداشته اند . به محض خنک شدن دما ، ضربه بوزون ( بخشی اساسی از فیزیک نوین که گمان می رود به هر ذره ای جرو و وزن می دهد.) به آنها ضربه خواهد زد و به آنها وزن خواهد داد. برخی ذرات در این فرایند بیشتر ضربه می خورند و در نتیجه سختتر می شوند و بنابراین وزن بیشتری می گیرند.
یکی از گیراترین اجزای این تصادم دهنده ردیاب عظیمی است به نام اطلس ( Atlas )، بسیار بزرگ و با وزنی بیش از وزن 100 هواپیمای جت غول پیکر که به جستجوی ذرات برای قرار گرفتن در معرض ضربه بوزون می پردازد.
پروفسور Jonathan Butterworth ، فیزیکدان دانشگاه لندن از دانشمندان بریتانیایی آزمایش اطلس می گوید: اگر ما بتوانیم ضربه بوزون ( Higgs boson ) را بیابیم، مدل استاندارد فیزیک اتمی ما اثبات خواهد شد. ولی اگر ما آن را پیدا نکنیم ،در نتیجه جهان راه دیگری برای وزن دادن به ذرات بی جرم حاصل از بیگ بنگ دارد و این امر باعث تغییر در جهت پیشرفت علم خواهد شد و دانش بشری متناسب با این نظریه جدید حرکت خواهد کرد.
در بخش دیگری از آزمایش،تصادم دهنده گاز یا مایع داغی را که پس از شکل گیری جهان وجود داشت ، بازسازی می کند. شاید در این فرایند پدیده های مرموز دیگری نیز آشکار شود. دکتر David Evans فیزیکدانی از دانشگاه بیرمنگام که روی این پروژه کار می کند، می گوید: من انتظار دارم تا در این آزمایشات چیزهایی به کلی جدید یافت شود که فهم ما را از فیزیک تغییر دهد.
منبع:
www.telegraph.co.uk/news/main.jhtml?xml=/news/2008/04/06/wcern106.xml
گردآورنده و مترجم : بهزاد بالغی
یه چنتا سوال امروز ازتون داشتم:
پایه ریاضیتون چطوره؟؟؟؟(از ۰ تا ۱۰ نمره بدید)
بالاترین نمرتون تو ریاضی چند بوده؟
ایینترین نمرتون تو ریاضی چند بوده؟
میزان علاقتون به ریاضی تا چه حده(از ۰ تا ۱۰ نمره بدین)
چگونه ریاضی رو ارزشیابی می کنید